نوروز

نوروز مبارک. امیدوارم سال ۸۷ سال خوبی برای همگی باشه.

بی بهار

... بی بهارم میشه گاهی خواب نرگس ببینیم ...

من چه سبزم امروز

من چه سبزم امروز

و چه اندازه تنم هوشیار است!

نکند اندوهی سر رسد از پس کوه.

در دل من چیزی است مثل یک بیشه ی نور، مثل خواب دم صبح

و چنان بی تابم که دلم می خواهد

بدوم تا ته دشت،بروم تا سر کوه.

دورها آوایی است که مرا می خواند.

به یاد داشته باش

به یاد داشته باش هر وقت دلتنگ شدی به آسمان نگاه کن کسی هست که عاشقانه تو را می نگرد و منتظر توست... تو را دوست دارد فقط به خاطر خودت.  به یاد داشته باش اشکهای تو را پاک می کند و دستهایت را صمیمانه می فشارد هر وقت دلتنگ شدی به آسمان نگاه کن و اگر باور داشته باشی می بینی ستاره ها هم با تو حرف میزنند باور کن که با او هرگز تنها نیستی هرگز فقط کافی است عاشقانه به آسمان نگاه کنـی.

تفاوت ساده

وقتی یک تفاوت ساده در حرف
کفتار را به کفتر تبدیل می کند
باید به بی تفاوتی واژه
و واژه های بی طرفی مثل نان دل بست
نان را از هر طرف که بخوانی نان اسـت

قیصر امین پور

یازده

چیزی را که بزرگترها  دربارهء روزهای تولد تو نمیدانند، این است که وقتی 11 ساله ای، به تو نمیگویند که ده، نه، هشت، هفت، شش، پنج، چهار،سه، دو و یک ساله هم هستی.

   صبح روز یازدهمین سالروز تولدت که از جا بلند میشوی، انتظار داری احساس 11 سالگی کنی، ولی نمیکنی. چشمهایت را باز میکنی و میبینی که همه چیز درست مثل روز قبل است و فقط یک روز از دیروز گذشته است، ولی تو اصلا" احساس 11 ساله بودن نداری. هنوز حس میکنی 10 ساله ای و واقعا" هم هستی، چون 10 سالگی زیر لایهء 11 سالگی نشسته است.

   هنوز مثل خیلی از روزها ممکن است حرفهای احمقانه بزنی و این مربوط به آن بخش از وجود توست که هنوز 10 ساله است. شاید بعضی از روزها دلت بخواهد مادرت بغلت کند، چون ترسیده ای و این ترس مربوط به آن بخش از وجود توست که پنج ساله است. شاید روزی درست مثل وقتی که کاملا" بزرگ شده ای نیاز داشته باشی مثل سه سالگی ات گریه کنی و عیبی هم ندارد. این درست همان حرفی است که وقتی مامان غمگین است و احتیاج دارد گریه کند، به او میگویم. از کجا معلوم؟ شاید در آن لحظات، مادر هم حس میکند سه ساله است.

   بزرگ شدن ما، مثل بزرگ شدن یک پیاز است، یا مثل درخت و یا مثل عروسک های چوبی کوچک من که لایه لایه و یکی یکی داخل همدیگر جا میگیرند. 11 ساله شدن هم اینطوری است.

          *قسمتی از مطلب "یازده" نوشتهء ساندرا سی سنروس، ترجمهء لادن خضری از روزنامهء ایران / سه شنبه 25 دیماه 1386 / صفحهء 16

عاشورا

محرم

کیست لقمان که خدای ادبش می نامند
مقتدای همه با ادبان عبـاس(ع) اسـت

فرا رسیدن ایام سوگواری سالار شهیدان امام حسین (ع) و یاران وفادار ایشان را تسلیت عرض میکنم.
+
درگذشت آیت الله مجتهدی و دکتر سید جعفر شهیدی خادمان اسلام و ایران را تسلیت گفته و برای هر دو عزیز از دست رفته طلب آمرزش از خداوند یکتا دارم.

اگه دنیا بخواد ...

... اگه دنیا بخواد من و تو تنها باشیم
واست میمیرم جواب دنیا رو میدم
با تو میمونم واسه همیشه ...

این روزها

سلام.
دوم دی ماه تو جشن چله مجلهء چلچراغ شرکت کردم که لینک گزارشها و عکسهاشو براتون میذارم.
papary و osyan و 40cheragh

+

درگذشت آیدین نیکخواه بهرامی رو حضور همهء دوستداران ورزش و خانواده محترمش تسلیت عرض میکنم.
سوال: آیدین ازدواج کرده بود یا صمد؟

+

آغاز سال نوی میلادی رو تبریک عرض میکنم.

+

این روزها کسی به بارانکده سر نمیزند. شما چطور؟