بارانکده

رضا منصف

بارانکده

رضا منصف

پیام های کوتاه

  • ۲۴ فروردين ۹۲ , ۱۷:۲۱
    عشق
  • ۲۴ فروردين ۹۲ , ۱۴:۵۴
    تماس
  • ۱۵ فروردين ۹۲ , ۱۴:۱۰
    کاش
  • ۲۹ اسفند ۹۱ , ۱۷:۳۰
    عید

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

  • ۲۴ فروردين ۹۲ ، ۱۷:۲۱ عشق
  • ۲۴ فروردين ۹۲ ، ۱۴:۵۴ تماس

دو تا از شعرام:


قاب کهنهء بی عکس

یک کلاف سر در گم

سردیِ شدید من

دل بریدن از مردم

 

مثل کوه میمانم

از دورن خمم امّا

تو زیاد میبینی

من خودم کمم امّا...


رضا منصف
14 فروردین 91، بندر انزلی




و



تو بهترینها را برای من میخوای / واسه اینه عاشقتم

هر جا بخوام برم تو همراهم میای / واسه اینه عاشقتم


تو بزرگی مث کوه / تو زلالی مث بارون

تو به وسعت همیشه / همیشه پیشم بمون


تو خدای عاشقایی / دلمو تنها نذار

تو رو میخوام تا همیشه / منو بی خودت نذار


تو ببخش دل منو / گاهی اگر که با تو نیست

تو بزرگی، تو خدایی / هیچ کسی مثل تو نیست


من میخوام از تو / همونیم کنی که تو میخوای

من نمیخوام این بمونم / میخوام اونکه تو میخوای


رضا منصف

29 فروردین 91، کرج

رضا منصف
۲۸ فروردين ۹۱ ، ۱۱:۰۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۵ نظر

میان افکارت گاهی هم به من فکر کن

به قدر یک پیام بازرگانی کوتاه!


+


باران شدید تر شده، گمانم مثل من بی تاب توست!

رضا منصف
۲۶ فروردين ۹۱ ، ۰۵:۱۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر

بهار باشد و باران

فقط تو را کم دارم!

رضا منصف
۲۵ فروردين ۹۱ ، ۱۱:۳۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۵ نظر

حـ ـا ل ِ عـ ـجـ ـیـ ـبـ ـی دارم

گمانم به خطر توست

از او بهترینها را خواستم

هم برای خودم هم برای تو

فقط اوست که ...

.

.

.

فقط اوست!

رضا منصف
۲۴ فروردين ۹۱ ، ۱۹:۱۴ موافقین ۰ مخالفین ۰

غروب – داخلی – پای تله­ویزیون

1-      دی­روز بازیِ تیمِ محبوبم بود و مسابقه با اشتباهات داور و فحاشی تماشاگران ناتمام ماند. ام­روز امّا، نشسته­ام پای برنامۀ نوبت شمای بی­بی­سی فارسی، موضوع برنامه همان اتفاقات بازی فوت­بال دی­روز است.

اواسط برنامه، نیما اکبرپور پیام­های بینندگان را می­خواند، بیننده­ای دربارۀ اتفاقات بازی نظر داده و گفته­است تقصیر دولت است(!) و من به این فکر می­کنم که دولت این وسط چه کاره است!

2-      کمی بعدتر مجری برنامه با بیننده ای صحبت می­کند، بیننده همان اول صحبت­هایش از این موضوع گله میکند که برنامه­ای که ظاهراً زنده­ پخش می­شود، در واقع با تأخیر است، مجری برنامه(پونه قدوسی) صحبت­هایش را قطع می­کند و می­گوید دلیل این کار فحاشی برخی بینندگان است، بلافاصله بینندۀ دیگری تماس می­گیرد و حرف­های مجری را تأیید می­کند و من به این فکر می­کنم که مگر خود مجری نگفته­بود که برنامه قدری تأخیر دارد، پس چه­طور بینندۀ دوّم متوجه صحبت­های بینندۀ اوّل شده! در حالی­که این اتفاق قبلاً هم افتاده­بود و مجری­های برنامه در جواب بیننده­هایی که هم­سو با سیاست­های شبکه صحبت نمی­کردند از بینندۀ بعدی می­پرسید نظر شما دربارۀ صحبت­های بینندۀ قبلی چیست؟ و من یاد گزارش مجله خبری نوزدهُ پانزدهِ شبکه یک می­افتم: تماس با برنامه از داخل اتاق فرمان!

 

«میگن کار، کارِ اینگیلیساست، گمونم کارِ این روساست، زیرِ آستینشون دستِ، ناپلئون بُناپارت پیداست»: این را هاتف خوانده بود، خواننده­ای که صداقتش را باور دارم، چرا که در آهنگ دیگری خطاب به معشوقه­اش می­گفت: «برو برو برو برو دختر، جنس من خورده شیشه داره»!

و من به نویسنده­هایی فکر می­کنم که زمانی طرفدارشان بودم، موقعی که در 40چراغ می­نوشتند و امروز از برنامه­سازان بی­بی­سی اند: نیما اکبرپور، علیرضا میراسدالله، بزرگمهر شرف­الدین(که خیلی دوستش می­داشتم) و ...

رضا منصف
۲۱ فروردين ۹۱ ، ۱۹:۴۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۷ نظر

دلم گرفته، نه از دنیا یا آدمهایش؛ بیخودی دلم گرفته، دل است دیگر، گاهی میگیرد، گاهی امّا شاد است امّا اغلب چیزهایی می­خواهد که ندارد و اغلب­تر(!) به داشته­هایش بی­توجه...

نمی­دانم. کلافه­ام، کلافه مثل کلافی سر در گم.

شاید از خستگی باشد، شاید فردا، چرا راه دور برویم، شاید دو ساعت دیگر حالم خیلی خوب باشد.

دلم برای خیلی­ها تنگ است. دوست داشتم دوست داشتنی­هایم پیشم بودند. حیف که در نوشته نمی­شود مثل حسین پناهی آه کشید. دوز دلتنگی­هایم بالا زده و امید به شدت کاهش داشته، حتی در برخی ساعات احتمال رگبار پراکنده از آسمان چشمانم وجود دارد.

ایرادی ندارد، این نیز بگذرد...

 

بیستِ بهارِ نودُ یک

رضا منصف
۲۰ فروردين ۹۱ ، ۰۸:۱۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۴ نظر

دل که بگیرد، طاقتش به سر آید، بغض که امان ندهد، اشک که دلش بخواهد ببارد، کاری از من ساخته نیست، جز آنکه بی امان ببارم 

رضا منصف
۰۵ فروردين ۹۱ ، ۱۴:۲۴ موافقین ۰ مخالفین ۰

نوروز آمد

کاش تو هم می آمدی...

رضا منصف
۰۴ فروردين ۹۱ ، ۱۰:۲۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ نظر

اولین سین سفره ما سیبی سرخ است که مادر آن را از شاخه­های دورِ آفرینش چیده­است، آن روز که از بهشت بیرون می­آمد. ما آن را در سفره می­گذاریم تا به یاد بیاوریم که جهان با سیبی سرخ شروع شد؛ همرنگ عشق.

مادر سکه­هایی را در ظرف می­چیند، سکه­هایی از عهد سلیمان را، سکه­هایی که به نام خدا ضرب خورده­است و می­گوید: باشد که به یاد آوریم که تنها خدا ، پادشاه جهان است و تنها نام اوست که هرگز از سکه نمی­افتد و تنها پیام آوران اویند که بر هستی حکومت می­کنند و سکه آنان از ازل تا ابد، رونق بازار جهان است.

مادر به جای سنبل و به جای سوسن، گیاه سیاووشان را بر سفره می­گذارد، که از خون سیاوش روییده است. این سومین سینِ هفت سین ماست، تا به یاد آوریم که باید پاک بود و دلیر و از آتش گذشت و بدانیم که پاکان و عاشقان را پروای آتش نیست. مادر می گوید: ما عاشقی می کنیم و پاکی، آنقدر تا سوگ سیاوش را به شور سیاوش بدل کنیم.

و سین چهارممان، سرود سروش است تا از سبزپوشان آسمان یادی کنیم و یاری بخواهیم که جهان اگر سبز است از سبزی آنان است و هر سبزه که هرجا میروید از ردّ پای فرشته ای است که پا بر خاک نهاده است.

مادر تنگ بلور را از آب جیحون پر میکند و ماهی بی تاب میشود، زیرا که ماهیان بوی جوی مولیان را می شناسند و ما دعا میکنیم که آن ماهی از جوی مولیان تا دریای بیکران عشق را یکریز شنا کند. مادر میگوید: ما همه ماهیانیم بی تاب دریای دوست.

مادر پری از سیمرغ بر سفره میگذارد تا به یادمان بیاورد که سفری هست و سیمرغی و کوه قافی و ما همه مرغانیم در پی هدهد. باشد که پست و بلند این سفر را تاب بیاوریم که هر پرنده سزاوار سیمرغ است، مبادا که گنجشکی کنیم و زاغی و طاووسی، که سیمرغ ما را می طلبد.

مادرم شاخه ای سرو بر سفره می نشاند که نشان سربلندی است و میگوید: تعلق، بار است، خموده و خمیده تان میکند، و بی تعلقی سرافرازی و سرو این چنین است، بی تعلق و سرفراز و آزاد. باشد که در خاک جهان سرو آزاد باشیم.

سین هفتم هفت سینمان، سرمه است از خاک وطن، که مادر آن را توتیای چشمش کرده است، ما نیز آن را بر چشم میکشیم و از توتیای این خاک است که بینا میشویم و چشممان روشن.

مادر آب می آورد و آیینه و قرآن،  و سپند را در آتشدان میریزد و گرداگرد این سرزمین میچرخاند، سپندی برای دفع چشم زخم آنکه شور و شادی و شکوه این سرزمین را نتواند دید.

 

از کتاب «دو روز مانده به پایان جهان» از عرفان نظرآهاری 

رضا منصف
۲۶ اسفند ۹۰ ، ۱۷:۲۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹ نظر
رضا منصف
۲۵ اسفند ۹۰ ، ۰۸:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر